وظایف متقابل والدین و فرزندان
زوجهای جوان قبل از آن که به فرزند آوری بیندیشند، باید از احراز قابلیتها و شایستگیهای مقام و منزلت ارجمند پدری و مادری اطمینان حاصل کنند؛ چرا که فرزند آوری و فرزند پروری مستلزم مسؤولیتها و رسالتهای مهم و حیاتی است.
والدین موفق به خوبی میدانند که فرزند یا فرزندان خانواده، نقش تعیین کنندهای در فرآیند زندگی دنیوی و سرنوشت حیات جاودانه ایشان دارند. به دیگر سخن فرزندان و والدین تأثیر متقابل و نقش کاملاً محسوس و غیرقابل انکاری در تحقق سلامت نفس، بهداشت روان، آسایش خاطر، سعادت و عزت اجتماعی، عاقبت به خیری و رستگای یکدیگر دارند. بدیهی است که والدین در نزد خداوند منان، عهدهدار مسؤولیت تعلیم و تربیت نادرست و هر نوع کژروی و لغزش فرزندان خویش هستند. در یک کلام، عاقبت به خیری پدران و مادران، بیش از هر چیز متأثر از همدلی و تفاهم بین زوجین و زحماتی است که آنها برای تربیت فرزندان صالح متحمل شدهاند و بالطبع خسران دنیوی والدین نیز ناشی از عدم تربیت مطلوب فرزندان خواهد بود. خداوند متعال میفرمایند: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید.»
چه خسرانی بالاتر از اینکه انسان به دلیل عدم تربیت صحیح اعضای خانواده و رفتار ناشایست آنان، دچار عذاب الهی گردد. بر همین اساس تربیت فرزندان سختترین کار، والاترین مسؤولیت و خطیرترین وظیفه والدین است. تربیت، باغبانی وجود ناشکفته انسان است. تربیت، از قوه به فعل رساندن همه استعدادها، تواناییها و قابلیتهای آدمی است. تربیت، هدایت انسان به سوی رستگاری و فلاح و قرب الهی است. به راستی که تربیت فرزند، دشوارترین کاری است که پدران و مادران متولی آن میگردند. بنابراین والدین آگاه و متعهد، همه زیباییها، نیکیها، شایستگیها، پاکیها، داناییها و همه بهترینهای عالم را برای پارهتن خود طالب هستند و بر همین اساس همواره خواهان آنند که مسؤولیتها، وظیفهها و رسالتهای مربیگری فرزند خویش را به شایستهترین صورت ممکن انجام دهند. همسران لایق و شایسته به نیکی میدانند که فرزندانشان وظایف و حقوق ویژهای بر عهده والدین دارند که نمونه آن داشتن والدین شایسته و صالح است. فرزندان نیز حق دارند پدر و مادری مؤمن، متعهد، شایسته، صالح، نیک اندیش، درستکار، صبور ومهربان داشته باشند
در هفت سال دوم زندگی تغییرات قابل ملاحظهای در جسم و روح کودک پدید میآید.
جسمش نسبتاً قوی شده، ذهنش رشد یافته و درک و فهمش افزایش مییابد. خوبیها و بدیها را تا حدودی میفهمد، اما چون عقلش کاملاً شکفته نشده، صلاح و فساد خود را به درستی تشخیص نمیدهد. در این مرحله اولیا و مربیان او را آموزش میدهند و وظایفش را تعیین میکنند و نوجوان معمولاً از فرمان آنان اطاعت میکند. این دوره، دوره تأدیب اوست. دیگر نباید او را در این دوره کاملاً آزاد گذاشت، بلکه اوقات وی باید تحت مراقبت و برنامههای منظم قرار گیرد تا به نظم و انضباط و ... عادت کند.
هفت سال سوم عمر که از پانزده سالگی آغاز میگردد، همان دوران بلوغ و نوجوانی است. دراین دوره نوجوان به سبب بحران بلوغ، خواهشها و تمایلات متفاوت و متضادی دارد. از طرفی خودخواهیهای کودکانه با نوع دوستی در هم میآمیزد. با این که جوان می خواهد با دوستان خود باشد، در عین حال علاقهمند به تنهایی است. کودک پرجنب و جوش دیروز به جوان حساس و زود رنج امروز بدل گردیده و تغییرات سریع جسمی تأثیرات فراوانی در حالات روحی او به جای میگذارد. با ظاهر شدن نیروی جنسی در او احساس خاصی نسبت به جنس مخالف پدید میآید. بسیار حساس و زود رنج است ودر مقابل رفتار دیگران به سرعت عکسالعمل نشان میدهد، به شدت از همسالان خود الگو میپذیرد و از رفتار آنان پیروی میکند، خواهان ابراز شخصیت و استقلال طلبی است، غالباً میخواهد در جمع مطرح باشد و نقش و مسؤولیتی بر عهده بگیرد و ...
اطرافیان، خصوصاً والدین فهیم و مهربان، باید این موقعیت بحرانی و بسیار حساس نوجوان را درک کنند و دریابند که باید با وی با محبت و ملاطفت و ظرافتی خاص برخورد نمایند و شخصیت او را مورد تکریم و تشویق قرار دهند و به رأی و نظر او در کارهای منزل ارزش و احترام بگذارند.
فرزندان نیز در مقابل والدین خود وظایف و مسؤولیتهای مختلفی دارند که مهمترین آنها به طور اجمال عبارتند از:
1- احسان و نیکی به والدین: موضوع «احسان و نیکی به والدین» از عظمت خاصی برخوردار است. خداوند منان، خالق همه هستی، جانآفرین والدین و فرزندان، در قرآن کریم، کلام حیاتبخش و تضمینگر سعادت و فلاح همه انسانهای آزاده و وارسته، احسان و نیکی به والدین و رفتار محبتآمیز فرزندان با آنها را در چهار مورد در کنار «توحید» و «عبادت» خود ذکر کرده است و میفرمایند: ... لا تعبدون الا ا... و بالوالدین احساناً؛ جز خداوند یگانه را پرستش نکنید، و به پدر و مادر نیکی کنید ...
و اعبدا... و لا تشرکوا به شیئاً و بالوالدین احساناً؛ و خدا را بپرستید، و هیچ چیز را همتای او قرار ندهید و به پدر و مادر نیکی کنید...
و قضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احساناً؛ و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید...
الا تشرکوا به شیئاً و بالوالدین احساناً؛ چیزی را شریک خدا قرار ندهید؛ و به پدر و مادر نیکی کنید ...
از آیات شریفه فوق استفاده می شود که تعظیم و احترام والدین لازم و واجب است، گرچه کافر باشند؛ زیرا کلمه «بالوالدین» مطلق است و مقید به «مؤمن بودن» نشده ست. پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «خرسندی خداوند در گرو خرسندی پدر و مادر است و خشم خدا در گرو خشم آنان است.» و امام علی (ع) میفرمایند: «به پدرانتان نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند.» و امام صادق (ع) میفرمایند: «سه چیز است که همیشه باید آنها را انجام داد: یکی از آنها نیکی به پدر و مادر است؛ چه نیکوکار باشند چه بدکار.» بنابراین «احسان و نیکی» به پدر و مادر یعنی همواره خالصانه، ایثارگرانه، صادقانه، صبورانه و متواضعانه و با چهره گشاده و سخاوتمندانه با ایشان رفتار شود و حوائج و نیازهای آنها مورد توجه قرار گیرد.
2- نهایت احترام به والدین: خداوند متعال در قرآن کریم میفرمایند: «پروردگارت فرمان داده، جز او را نپرستید، و به پدر و مادر نیکی کنید. هر گاه یکی از آن دو، یا هر دو آنها، نزد تو به سن پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار و بر آنها فریاد بزن؛ و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو. و بالهای تواضع خویش را از محبت مدار؛ و در برابر آنان فرود آر و بگو: پروردگارا! همان گونه که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده.»
در این دو آیه خداوند رحمان و رحیم، لزوم نهایت احترام و تکریم والدین را در قالب چهار «امر» و دو «نهی» یادآور شده است که عبارتند از: 1- لزوم احسان و نیکی به والدین 2- نگفتن کمترین سخن اهانتآمیز به آنها در طول حیاتش، خصوصاً در سن پیری آنها 3- بر سر آنها فریاد نزدن 4- با آنها کریمانه و بزرگوارانه و با محبت سخن گفتن 5- نهایت فروتنی در برابر آنها 6- طلب رحمت الهی برای آنها
در همین رابطه امام رضا (ع) میفرمایند: «بر شما باد به اطاعت از پدر و نیکی کردن به او و فروتنی و خضوع و بزرگداشت و احترام برای پدر.»
3- تشکر و سپاسگزاری از والدین: یکی از وظایف انسان، شکر منعم (نعمت دهنده) است و منعم حقیقی خداوند متعال است که باید او را عبادت کرد. سر این که خداوند سبحان، احسان به والدین را بعد از عبادت خود ذکر کرده، آن است که فهماند پدر و مادر نیز به انسان احسان کردهاند و شکر آن نیز لازم است. امام رضا (ع) میفرمایند: «خدای عزوجل فرمان به سپاسگزاری از خود و پدر و مادر را داده است. پس هر کس از پدر و مادرش تشکر و سپاسگزاری نکند، شکر خدا را به جا نیاورده است.» بنابراین هیچ کس بعد از خداوند متعال که همه نعمتها از اوست، به انسان مانند والدین خدمت نکرده است. از این رو شکر و نیز احسان به آنها لازم است.
4- عظمت حق مادر و نیکی و احسان مضاعف به ایشان: خداوند حکیم در قرآن کریم میفرماید: «ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، مادرش او را با ناراحتی حمل میکند و با ناراحتی بر زمین میگذارد ...»
این آیه دلالت دارد به این که حق مادر بزرگتر از حق پدر بر انسان است؛ زیرا در آغاز مسأله احسان به پدر و مادر را بیان نمود. سپس مادر را جداگانه ذکر کرد که فرزند را با مشقت و رنج حمل و وضع میکند و این دلالت بر عظمت حق مادر میکند.
پیامبر اکرم (ص) در خصوص مقام و منزلت «مادر» میفرمایند: «بهشت زیر گامهای مادران است.»
بر این اساس میتوان گفت: «مادر فرشتهای است آسمانی که در عالم بشری با جسم عاریتی زندگی سر میکند و دارای تجلی و مهر و عطوفت، ... و صفای ملکوتی است.»
منبع: کتاب راهنمای خانواده