وبلاگ خوب

صفحه خانگی پارسی یار درباره

7 باور مرموز که موجب موفقیت می شود

راه رسیدن به موفقیت این است که هدفمان را بدانیم، دست به عمل بزنیم، بدانیم که به چه نتایجی دست یافته ایم و قدرت ‌انعطاف وتـغـییـر پـذیری داشـتـه بـاشـیـم. یعـنـی بـدانـیم چـه می خواهیم و برای رسیدن به آن وارد عمل شویم و با توجه به ‌موفقیت در رفتارمان ،تغییرات مهم را ایجاد کنیم. در مورد اعتقادات و باورها نیز چنین است؛ باید باورهایی را ‌بیابیم که ما را دلگرم کند و به مقصودی که می خواهیم برساند. ‌این ? باور به ما یادآور می شود که هر قدر به چیزی معتقد باشیم ، باز هم لازم است دریچه‌های ذهن خود ‌را به روی عقاید و امکانات دیگر باز بگذاریم و همیشه برای یادگیری مطالب تازه تر آمادگی داشته باشیم.‌با پذیرفتن این باور‌ها به موفقیت خواهیم رسید ولی به یاد داشته باشیم که تنها انجام این ? باور و عقیده نیست ‌که باعث موفقیت می شوند اما شروع خوبی است. ‌


? بــاور اول: هــر حـادثـه دارای دلیل و مقصودی است که به مصلحت ماست. ‌
تمام افراد موفق توانایی عجیبی دارند و درهر موقعیت به امکانات موجود و نتایجی که ممکن است از آن حاصل ‌شود توجه می کنند و سریع آن وضعیت را در جهت مثبت و به نفع خود به کارمی گیرند. از طرفی اعتقاد دارند ‌اگر به دنبال نتیجه مثبت هستند، باید آن را عملاً انجام دهند. ‌


? باور دوم: چیزی به نام شکست وجود ندارد. ‌
شکسپیر معتقد بود : تردیدها به ما خیانت می کنند و ما را از کوشش برحذر می دارند و از پیروزی‌هایی که به ‌احتمال زیاد نصیب ما خواهد شد محروم می سازند. ‌هرآن چه بشر آموخته، از طریق آزمایش و خطا بوده است. بزرگ ترین عـــامـــل بـــازدارنــده مــردم، تــرس از شـکـســت ‌است. انـســان هــا تـنـهـا از طـریـق اشـتـبـاه بـه مـوفـقـیـت می رسند. ‌هر گاه در زندگی، کاری را انجام داده ایم اگر فکر کنیم که تجربه ای به دست آورده ایم بهتر از آن است که فکر ‌کنیم شکست خورده ایم.باید به پدیده های زندگی با دید تجربه نگاه کنیم. ‌


? باور سوم: مسئولیت هر اتفاقی را به گردن بگیرید. ‌
یکی از صفات مشترک میان رهبران بزرگ و افـــراد مـــوفـــق ایــن اسـت کـه فکـر مـی کننـددنیای خودشان را خودشان ‌می سازند. آن ها همیشه مـــــی گـــــوینـــــد: مـــســئــــولـیـت کــــاری را کــــه انــجــــام می دهم ، می پذیرم. ‌


?‌ باور چهارم: برای بهره بردن از چیزی شناخت کامل آن لازمنیست.
افراد موفق معتقدند برای این که چیزی را مورد استفاده قرار دهند لزومی ندارد همه چیز را درباره آن بدانند. ‌همیشه توجه دارند که چه اندازه اطلاعات، مورد نیاز آنهاست و همیشه می دانند که به چه چیزهایی احتیاج ندارند ‌و باید در وقت خسّت نشان بدهند و بدانند که به دست آوردن اطلاعات کامل هیچ گاه امکان پذیر نخواهد بود. ‌


? باور پنجم: بزرگ ترین سرمایه شما دیگرانند.
افرادی که به بهره وری رسیده اند تقریباً بدون استثنا دارای حس قویاحترام و تحسین نسبت به دیگران هستند. ‌
هـیــــچ مـــوفـقـیــت پــایــداری بــدون احـسـاس صمیمیت و یگانگی با مردم به وجود نمی آید. راه رسیـدن بـه موفقیت، تشکیل گروه موفق و ‌همکاری با یکدیگر است. ‌


? باور ششم: کار، نوعی تفریح است. ‌
مارک تواین - نویسنده آمریکایی‌- می گوید: "راه رسیدن به موفقیت آن است که شغل را جزء تفریحات خود قرار دهید." افراد موفق همین کار را ‌می کنند. آن ها دیوانه وار کار می کنند. زیرا کار، آن ها را به شوق می آورد. در زندگی کار را به بازی تبدیل ‌کنید. تا به حال بررسی کرده اید که چرا یک کودک از صبح تا شب بازی می کند ولی خسته نمی شود. ‌


? باور هفتم: هیچ توفیق پایداری، بدون پشتکار به دست نمی آید. ‌
افراد موفق ، به نیروی پشتکار ایمان دارند.‌‌ اگر به افراد موفق بنگرید، می بینید که آن ها لزوماً بهتر، باهوش تر، سریع تر و قوی تر از دیگران نبوده اند، ‌بـلـکــه پـشـتـکـار بیشتـری داشتـه انـد. ‌افـراد مـوفـق می خواهند به هر قیمتی که شده، موفق شوند.البته این را باید مد نظر داشت که موفقیت به بهای لطمه ‌زدن به دیگران نیست.


7 باور مرموز که موجب موفقیت می شود

راه رسیدن به موفقیت این است که هدفمان را بدانیم، دست به عمل بزنیم، بدانیم که به چه نتایجی دست یافته ایم و قدرت ‌انعطاف وتـغـییـر پـذیری داشـتـه بـاشـیـم. یعـنـی بـدانـیم چـه می خواهیم و برای رسیدن به آن وارد عمل شویم و با توجه به ‌موفقیت در رفتارمان ،تغییرات مهم را ایجاد کنیم. در مورد اعتقادات و باورها نیز چنین است؛ باید باورهایی را ‌بیابیم که ما را دلگرم کند و به مقصودی که می خواهیم برساند. ‌این ? باور به ما یادآور می شود که هر قدر به چیزی معتقد باشیم ، باز هم لازم است دریچه‌های ذهن خود ‌را به روی عقاید و امکانات دیگر باز بگذاریم و همیشه برای یادگیری مطالب تازه تر آمادگی داشته باشیم.‌با پذیرفتن این باور‌ها به موفقیت خواهیم رسید ولی به یاد داشته باشیم که تنها انجام این ? باور و عقیده نیست ‌که باعث موفقیت می شوند اما شروع خوبی است. ‌


? بــاور اول: هــر حـادثـه دارای دلیل و مقصودی است که به مصلحت ماست. ‌
تمام افراد موفق توانایی عجیبی دارند و درهر موقعیت به امکانات موجود و نتایجی که ممکن است از آن حاصل ‌شود توجه می کنند و سریع آن وضعیت را در جهت مثبت و به نفع خود به کارمی گیرند. از طرفی اعتقاد دارند ‌اگر به دنبال نتیجه مثبت هستند، باید آن را عملاً انجام دهند. ‌


? باور دوم: چیزی به نام شکست وجود ندارد. ‌
شکسپیر معتقد بود : تردیدها به ما خیانت می کنند و ما را از کوشش برحذر می دارند و از پیروزی‌هایی که به ‌احتمال زیاد نصیب ما خواهد شد محروم می سازند. ‌هرآن چه بشر آموخته، از طریق آزمایش و خطا بوده است. بزرگ ترین عـــامـــل بـــازدارنــده مــردم، تــرس از شـکـســت ‌است. انـســان هــا تـنـهـا از طـریـق اشـتـبـاه بـه مـوفـقـیـت می رسند. ‌هر گاه در زندگی، کاری را انجام داده ایم اگر فکر کنیم که تجربه ای به دست آورده ایم بهتر از آن است که فکر ‌کنیم شکست خورده ایم.باید به پدیده های زندگی با دید تجربه نگاه کنیم. ‌


? باور سوم: مسئولیت هر اتفاقی را به گردن بگیرید. ‌
یکی از صفات مشترک میان رهبران بزرگ و افـــراد مـــوفـــق ایــن اسـت کـه فکـر مـی کننـددنیای خودشان را خودشان ‌می سازند. آن ها همیشه مـــــی گـــــوینـــــد: مـــســئــــولـیـت کــــاری را کــــه انــجــــام می دهم ، می پذیرم. ‌


?‌ باور چهارم: برای بهره بردن از چیزی شناخت کامل آن لازمنیست.
افراد موفق معتقدند برای این که چیزی را مورد استفاده قرار دهند لزومی ندارد همه چیز را درباره آن بدانند. ‌همیشه توجه دارند که چه اندازه اطلاعات، مورد نیاز آنهاست و همیشه می دانند که به چه چیزهایی احتیاج ندارند ‌و باید در وقت خسّت نشان بدهند و بدانند که به دست آوردن اطلاعات کامل هیچ گاه امکان پذیر نخواهد بود. ‌


? باور پنجم: بزرگ ترین سرمایه شما دیگرانند.
افرادی که به بهره وری رسیده اند تقریباً بدون استثنا دارای حس قویاحترام و تحسین نسبت به دیگران هستند. ‌
هـیــــچ مـــوفـقـیــت پــایــداری بــدون احـسـاس صمیمیت و یگانگی با مردم به وجود نمی آید. راه رسیـدن بـه موفقیت، تشکیل گروه موفق و ‌همکاری با یکدیگر است. ‌


? باور ششم: کار، نوعی تفریح است. ‌
مارک تواین - نویسنده آمریکایی‌- می گوید: "راه رسیدن به موفقیت آن است که شغل را جزء تفریحات خود قرار دهید." افراد موفق همین کار را ‌می کنند. آن ها دیوانه وار کار می کنند. زیرا کار، آن ها را به شوق می آورد. در زندگی کار را به بازی تبدیل ‌کنید. تا به حال بررسی کرده اید که چرا یک کودک از صبح تا شب بازی می کند ولی خسته نمی شود. ‌


? باور هفتم: هیچ توفیق پایداری، بدون پشتکار به دست نمی آید. ‌
افراد موفق ، به نیروی پشتکار ایمان دارند.‌‌ اگر به افراد موفق بنگرید، می بینید که آن ها لزوماً بهتر، باهوش تر، سریع تر و قوی تر از دیگران نبوده اند، ‌بـلـکــه پـشـتـکـار بیشتـری داشتـه انـد. ‌افـراد مـوفـق می خواهند به هر قیمتی که شده، موفق شوند.البته این را باید مد نظر داشت که موفقیت به بهای لطمه ‌زدن به دیگران نیست.


غذاهایی که شکم شما را آب می کنند


غذاهایی که شکم شما را آب می کنند

*قطع مصرف هله هوله
دکـتر ”لزلی بونسی” از دانشگاه پترزبورگ، بخش پزشکی اظــهار می دارد: ”بسیاری از آبنبات ها و اسنک ها شامل گـلیسـیرین و شــکر بالایی هسـتند. در معده به طور کامل هضم نمی شوند و این امر سبب می شود که شکم شما نفخ کند.”


*بدوید (در حدود ? کیلومتر)
دکتر ”دیانا تیلور” از دانشگاه کالیفرنیا، ایالت سنفرانسیسکو، بخش حفظ سلامتی معتقد است که: ”ورزش های سنگین، فشار و تنش فراوانی را بر روی بدن شما وارد می آورند و همین امر موجب می شود که عضلات برای مدت زمان طولانی نرم و سست باقی بمانند. اما نرمش ملایم و متعادل (مثل یوگا و پیاده روی) به آب شدن چربی ها سرعت می دهد و مشکل شما را در مدت زمان کمتری حل می کند.”


*در مصرف نمک و ادویه زیاده روی نکنید
مصرف بیش از حد ادویه جات و نمک ها باعث می شود که شکم شما نفخ کند. یک چهارم فنجان سس کچاپ سه برابر مقدار سدیمی که بدن شما در طول روز نیاز دارد، را فراهم می سازد. یک قاشق سوپخوری سس سویا جایگزین مناسبی برای آن خواهد بود.


*پتاسیم مصرف کنید
این ماده طبیعی ادرار آور بوده و اثر نفخ آور نمک را از بین می برد. می توانید آنرا در گوجه فرنگی، موز، ماهی قزل آلا، بادام و گیلاس پیدا کنید.


*H2Oبیشتری مصرف کنید
نوشیدن آب به میزان لازم، باعث می شود تا آبی که در بدن شما به دلیل وجود نمک جمع شده به آسانی خارج شود و نفخ شکمتان از بین برود.


? حرکت شکم که معجزه می کند!
?-دراز نشست استاندارد….. ?-دوچرخه…..?- دراز نشست عمودی … ?- ورزش پهلوها


مدیران بزرگ اشتباهاتشان را می پذیرند

مدیران بزرگ اشتباهاتشان را می پذیرندیکی از مهمترین خصوصیات یک رهبر توانایی پذیرش اشتباهاتش است. ازآنجا که رهبران با مشکلات و چالش های بسیار زیادی روبه رو هستند و در جایگاهی هستند که می توانند تصمیمات بیشماری بگیرند (یا از برخی تصمیمات پرهیز کنند)، گاهی ممکن است مسائل خوب پیش نرود. نشانه یک رهبر بزرگ این نیست که از بروز اشتباهات جلوگیری کند، این است که وقتی مرتکب اشتباهی می شود، از آن درس بگیرد.
به همین دلیل است که پرزیدنت بوش یا نمی توانست یا نمی خواست که اشتباهاتی که در دولتش انجام داده بود را بپذیرد. اولین بار که درمورد اشتباهاتش در در نظر عموم از او پرس و جو شد، در اولین جلسه کنفرانس مطبوعاتی او بود. پرزیدنت بوش در پاسخ مردد بود و بعد گفت که بهتر می دانسته که آن سوال را از قبل به او می دادند. حرفش را کمی بیشتر طول می دهد و اضافه می کند که مطمئن است که می تواند یک اشتباه را بپذیرد اما برایش سخت است که این کار را در روز روشن و جلوی انظار انجام دهد. این سوال باز هم توسط یک شهروند از پرزیدنت پرسیده شد و او باز هم نتوانست حتی یکی از اشتباهات خود را جلوی جمع مطرح کند.
مشکل اینجا مبارزه های انتخاباتی ریاست جمهوری نیست. این دیگر تمام شده، مشکل بحث رهبری است و اینکه چطور افرادیکه قدرت دستشان است اشتباهات و خطاهایشان را مطرح می کنند و چطور از آنها درس می گیرند. مسئله این است که یک رهبر چطور می تواند از یک اشتباه بعنوان فرصتی برای نشان دادن آسیب پذیری و در عین حال قدرت خود استفاده کند.
کنایه ای که اینجا پنهان است این است که خیلی از رهبران پذیرفتن اشتباهاتشان را نشانه صعف می دادند. اما در بسیاری از موارد عکس این صادق است. پذیرفتن اشتباهاتمان به ما برای تقویت روابطمان با همکاران در محیط کار و سایر سهامداران کمک میکند. براسای گفته های مایک زیزوفسکی، استاد بسکتبال دانشگاه و نویسنده کتاب “Leading with the Heart”، وقتی یک رهبر اشتباهی مرتکب می شود و آن را نمی پذیرد، به نظر دیگران متکبر و غیرقابل اعتماد می آید. و هیچ رهبری نمی خواهد غیرقابل اعتماد به نظر برسد.
به همین دلیل است که زیزوفسکی و سایر رهبران خیلی راحت اشتباهاتشان را می پذیرند. آنها می فهمند که اگر به این کار تمایلی نداشته باشید باید هزینه گزافی برای آن پرداخت کنی. آنطور که فکر می کنید کار سختی نیست. پذیرفتن اشتباهاتتان نشان می دهد که شما به روابطی که ایجاد کرده اید باور دارید. اطرافیان شما باید بدانند که شما هم انسان هستید. آنها باید بدانند که شما به آنها و به رهبری خودتان اعتماد دارید که بگویید، "معذرت می خواهم. من نتوانستم اینکار را خوب انجام دهم. خودم مسئولیت آن را قبول می کنم."
یا برعکس این بگوید، "میدانم که مشکلات زیادی به خاطر اینکه نتوانستیم به هدف فلان دست پیدا کنیم ایجاد شده است اما من به عنوان رهبر تیم این مسئولیت را قبول می کنم و ما بعنوان یک گروه می توانیم همه چیز را دوباره درست کنیم. حالا جیم تو فکر میکنی برای بهبود مشکلاتی که ایجاد کرده ایم چه کار می توانیم بکنیم؟" آنچه در هر دو این گفته ها ثابت است قبول مسئولیت است. آنچه متغیر است این است که برای ادامه راه خودتان گروه را هدایت کنید یا از افراد گروه کمک بگیرید.
چه چیز اینگونه ارتباط سخت است؟ آیا باید روی چیزی ریسک کنید؟ مطمئناً اما زمانی با ریسک بزرگتری روبه می شوید که بفهمید همه اطرافیانتان، چه داخل و چه خارج سازمان، تصور کنند که شما باید برای آن اشتباه خاص قبول مسئولیت کنید. پس از خودتان بپرسید، "آیا من مشکلات و اشتباهات کاریم را قبول می کنم؟" و اگر اینطور نیست قبل ازاینکه دیر شود از همین امروز شروع کنید. آنوقت ببینید که اطرافیانتان چه واکنشی به این اقدام شما خواهند داشت.


اما اگر رهبری هیچوقت اشتباهاتش را قبول نکند چه؟
آیا رهبران باید اشتباهاتشان را بپذیرند؟
یک مکتب فکری وجود دارد که می گوید رهبران نباید اشتباه خود را قبول کنند. دلیل آن احتمالاً این است که بااینکار آنها اعتبار و قدرت خود را از دست می دهند. خیلی وقت ها می بینید که در سیاست وضع به همین منوال است. خیلی از رهبران سیاسی به بهانه های مختلف از قبول اشتباهشان سر باز می زنند یا خیلی راحت کاری که کرده اند را انکار می کنند.
مطمئناً رهبری که در روز اشتباهات مختلفی را مرتکب می شود مشکل عمده ای دارد اما این ربطی به قبول اشتباهات ندارد، مربوط به سطح توانایی و قضاوت آنهاست.
واقعیت این است که رهبران باید بتوانند اشتباهاتشان را جلوی پیروانشان قبول کنند. درواقع، این کار اعتماد و وفاداری به آنها را افزایش می دهد. از این مهمتر، با قبول اشتباهات، کارمندانتان یاد می گیرند که شما در صداقت، رک بودن، و مسئولیت پذیری جدی هستید و این مسئله برای ایجاد اعتماد و وفاداری اهمیت بسیار زیادی دارد.
بررسی این نکته یک دقیقه بیشتر وقت نمی برد. خودتان را در جایگاه یک کارمند معمولی قرار دهید. رئیس شما اشتباه بسیار بزرگی مرتکب می شود طوری که برای همه آشکار می شود که او مرتکب این اشتباه شده است. اگر رئیستان اشتباهش را قبول نکرده و مسئولیت آن را نپذیرد، به نظر شما چگونه رهبری است؟ صادق؟ قابل اعتماد؟ به هیچ وجه.
این را با موقعیتی مقایسه کنید که رئیس اشتباه خود را می پذیرد. بااینکه اشتباهات در نگاه اول چندان بزرگ نیستند اما قبول کردن آن کمی از خسارات آن را سبک می کند. درواقع، قبول مسئولیت برای اشتباهات می تواند توانایی رهبری شما را افزایش دهد.



جوانسازی پوست صورت و گردن

زمانی که پوست چروک می‌شود، در اصل زیر پوست خالی و پوست دچار شکستگی می‌شود. در این وضعیت استفاده از کرم‌ها و درمان‌های موضعی قادر به کم‌ کردن عمق چروک نیستند و فقط می‌توانند از ایجاد چروک‌های جدید جلوگیری کنند. برای رفع چروک‌های به‌وجود‌آمده نیاز به درمان‌های سریع و تهاجمی‌تری مانند اعمال جراحی است. در این مورد تزریق‌های مزوتراپی هم می‌توانند بسیار کمک‌کننده باشند.
جوان‌سازی پوست اولین مرحله برای رفع چین‌وچروک و آسیب‌های پوستی است. برای درمان باید بتوان تا حدی چروک‌ها را پر کرد، برای همین از مزوتراپی‌ در کنار سایر روش‌ها مانند میکرودرمابرژین (لایه‌برداری مکانیکی ظریف) و بوتاکس استفاده می‌شود. درمان‌های ترکیبی در رفع چروک‌ها و آسیب‌های پوستی نتیجه مطلوب‌تری خواهند داشت. به طور مثال برای فردی که به دلیل آکنه، پوستی نا‌صاف و پر از فرو رفتگی دارد، ابتدا از روش میکرودرمابرژین استفاده می‌شود و بعد از لایه‌برداری با تزریق دارو در مزودرم (لایه میانی پوست) مزوتراپی انجام می‌شود. مزوتراپی باعث آغاز فعل و انفعالاتی مانند تولید مثل سلول‌ها در پوست می‌شود و به این شکل سلول‌های جدید تولید شده، سلول‌های قدیمی به صورت لایه‌ای مرده با روش میکرودرمابرژین برداشته می‌شوند.
برای درمان چروک‌های پیشانی و کنار چشم‌ها (مناطقی که حرکت عضلانی ضروری نیست) می‌توان از بوتاکس (فلج‌کننده عضلات) استفاده کرد تا از پیشرفت چروک‌ها جلوگیری شود و بعد با مزوتراپی به کشیدگی پوست و رفع چین‌وچروک‌ها کمک کرد.
برخی از دارو‌هایی که به وسیله تزریق در مزوتراپی وارد پوست می‌شوند عبارتند‌ از: انواع آمینواسید‌ها، ویتامین‌ها (به ‌طور مثال ویتامین C برای روشن شدن پوست)، آنتی‌اکسیدان‌های ضد پیری و اسید هیالورونیک.


§چند توصیه
- حتماً خانواده در جریان قرار بگیرند، چون تا یک هفته کبودی وجود دارد و نمی‌توان آن را مخفی کرد.
- مراقبت از پوست و استفاده از کرم‌های ضد آفتاب ضروری است اما بیمار می‌تواند در طی دوره درمان از کرم‌های شب و لایه‌بردار استفاده نکند چون مواد لازم به ‌طور مستقیم به پوست می‌رسد.


§مقایسه با لیفتینگ
جلوی پیری و کهولت سن را با هیچ روشی نمی‌توان گرفت، برای همین افرادی که لیفتینگ صورت انجام داده‌اند بعد از مدتی دوباره دچار افتادگی پوست می‌شوند و چون یک‌بار پوست صورت آن‌ها کشیده شده است، نمی‌توانند برای بار دوم از این روش استفاده کنند، در حالی‌ که در مزوتراپی چنین محدودیتی وجود ندارد. در ضمن در لیفتینگ جای بخیه‌ها به زیبایی فرد لطمه می‌زند.


§مقایسه با لیزر
لیزر پوست در اصل تلنگری به سلول‌ها است تا آن‌ها را وادار به کلاژن‌سازی کند. در استفاده از این روش علاوه بر پرداخت هزینه خود عمل باید طی این دوره از درمان‌های پایه‌ای اضافی مانند استفاده از انواع کرم‌ها هم کمک گرفت.


§مقایسه با استفاده از ژل‌ها
اگر افراد از ژل‌های طبیعی‌تر مانند کلاژن‌ و اسید هیالورونیک به جای ژل پلی‌آکریل آمید یا اینترفال استفاده کنند از نظر هزینه تقریباً با مزوتراپی برابر است. اما در این نوع درمان‌ها فقط نقاط خاصی مانند خط لبخند (خط نازولبیال) پر شده است، در حالی ‌که در مزوتراپی کل صورت (پیشانی، دور چشم، خط لبخند، کنار چانه و غیره) پوشش داده می‌شود و به دلیل این همگونی نتیجه بهتری از تزریق به دست می‌آید. در ضمن در مزوتراپی خود بدن برای رفع چروک‌ها فعال می‌شود اما در ژل‌ها با یک جلسه تزریق جای چروک با ژل پر می‌شود.


§مشاهده تغییرات
مزوتراپیست‌ها می‌گویند معمولاً در جوان‌سازی ‌پوست اولین نشانه یعنی نرم و روشن شدن پوست بعد از اولین تزریق مشاهده می‌شود.


§مزوتراپی و چاقی موضعی صورت (‌پف زیر چشم و غبغب)
در بسیاری از موارد فقط با استفاده از کرم‌ها نمی‌توان به ‌طور کامل پف زیر چشم‌ها را از بین برد، در این موارد در مزوتراپی می‌توان با تزریق دارو‌هایی که برای لاغری موضعی بدن استفاده می‌شود، البته با دوز کمتر و در نقاط خاص، پف‌ها و حتی غبغب‌های کوچک را در چهار، پنج جلسه برطرف کرد. سوزنی که در این موارد استفاده می‌شود بسیار ظریف است و عمق تزریق بیشتر از چهار میلی‌متر نیست. همه افراد، واجد شرایط این عمل نیستند و فقط کسانی می‌توانند در این درمان از مزوتراپی استفاده کنند که علت غبغب‌ و پف زیر چشم آن‌ها چربی‌ها باشد. در صورتی که فرد مراعات نکند و دوباره چاق شود پف زیر چشم و غبغب او دوباره باز می‌گردد.


§مشاهده تغییرات از جلسه سوم
§مزوتراپی و جوان‌سازی پوست دست

سن افراد به‌خصوص خانم‌ها به را معمولا از روی دست آن‌ها می‌توان تخمین زد. دست‌ها به دلیل وجود وتر‌ها و ماهیچه‌های خاص آن قابلیت کمتری برای انجام اعمال جراحی زیبایی دارد و به همین منظور برای رفع چین‌وچروک دست‌ها بیشتر از کرم‌ها و سپس لیزر استفاده می‌شود. وقتی دستی فرسوده و پیر می‌شود، در اصل علاوه بر پوست، عروق هم فرسوده
و نارسانا می‌شوند و برای همین به وسیله لیزر علاوه بر پوست، رگ‌ها هم درمان می‌شوند. مزوتراپی هم می‌تواند در این جوان‌سازی‌ مفید باشد.