سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ خوب

صفحه خانگی پارسی یار درباره

صمیمیت در خانواده جامعه ای صمیمی می سازد

خانواده به عنوان تنها مکان و جایگاه صمیمیت و همچنین مظهر عشق و علاقه و آرامش، از تقدس خاص برخوردار است که به عنوان یکی از نهادهای مهم جامعه و به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی محسوب می شود و همچنین مکانی است که فرد اولین تجارب زندگی خود را کسب می کند.

خانواده مکانی است که فرد در آن رشد می کند و اولین خصایص اخلاقی و رفتاریش در آن شکل می گیرد و برای زندگی در جامعه بزرگتر آماده میگردد، لذا توجه به خانواده و مسائل مربوط به آن و همچنین روابط درون خانواده و پیامدهای آن روی افراد و جامعه همیشه مورد توجه بوده زیرا این روابط خود به عنوان عوامل مستقل روی بسیاری از مسائل دیگر در سطح فردی، خانوادگی، اجتماعی تاثیر گذار خواهد بود

اما اهمیت این موضوع در میان مردم بدین گونه است که به طور روزمره در اطراف مان به مسایلی برخورد می کنیم که گاهی بعضی از آنها نزد ما بی اهمیت بوده و به راحتی از کنار آنها می گذریم و از سوی دیگر  به مسائلی برخورد کرده ایم که چندان حائز اهمیت نبوده اما ما را برای یافتن علل و عوامل وجود آن مسئله وادار کرده تا دست به ریشه یابی و تحقیق بزنیم.

یکی از مسایلی که امروزه در جامعه مان با آن روبرو هستیم رفتارهای انحرافی نوجوانان جامعه می باشد ،رفتارهایی که شاید از لحاظ شرایط سنی این دوره که سنین بین 12 تا 19 سال را شامل می شود مورد قبول خانواده ها و جامعه نمی باشد، که می توان به مسایلی چون اعتیاد نوجوانان، دزدی،فرار از خانه و روابط نامشروع اشاره داشت همچنین هر کدام از این مسایل باعث برهم خوردن نظم و تعادل اجتماعی است و بدون تردید نا امنی و اعمال بزهکارانه را در پی خواهد داشت.

اما مسئله ای که مشهود است خانواده تا حد زیادی مقصر انحرافات و ناهنجاری های اجتماعی می باشد که مشکلاتی هم چون پایین بودن میزان تعامل میان فرزند و والدین، میزان بالای تضاد در خانواده و خانواده های از هم پاشیده سبب ساز این انحرافات هستند.

برخی معتقدند دخترانی که در خانواده های دارای تضاد و یا خانواده های ناقص(طلاق وجدا شده) زندگی می کنند احتمال بیشتری دارد که به رفتارهای منحرفانه دست بزنند.

برخی دیگر از محققین معتقدند که تضاد و طلاق والدین و یا ازدواج مجدد آنها منبع فشار برای زندگی نوجوانان است. چنین تغییرات اساسی معمولا امنیت احساس کودکان و نوجوانان را از هم می پاشد و همچنین دخترانی هستند که تنها مادر دارند و متاسفانه اجتماعی شدنشان به شیوه ای است که احتمال وقوع مشکلات برای آنها تا قبل از ازدواج بسیار زیاد است. و در کل باید گفت که در خانواده هایی که تضاد و نقص وجود دارد نظارت بر نوجوانان مشکل تر است.

اما در همین رابطه با نیلوفر میکائیلی از روانشناسان و استادان دانشگاه گفتگو کردیم که با هم در ذیل می خوانیم:

 نیلوفر میکائیلی در مورد اهمیت خانواده و تاثیر آن بر روابط اجتماعی کودک و نوجوان در جامعه گفت: خانواده اولین نهاد اجتماعی است که تشکیل و  با تولد فرزندان بزرگتر می شود و آنجا مکانی است که کودک در 3 ماهگی اولین لبخند خود را می زند و از آن به بعد چهره مادر و پدر خود را می شناسد و به همین ترتیب هست که کودک تمامی رفتارها و سخنان پدر و مادر و اطرافیان را از همان سنین پایین می آموزد و برای روابط آنها باید به رابطه پدر و مادر با فرزند توجه داشت به خصوص مادر که آیا دلبستگی و ایمن میان آنها وجود دارد یا نه که اگر اینگونه باشد در آینده با دیگر بزرگسالان روابط ایمن و صمیمی برقرار خواهد کرد اما اگر این دلبستگی کم باشد بعدها اجتناب و تعارض اجتماعی در فرد دیده خواهد شد.

وی افزود: به هر میزان که رابطه پوستی مادر و بچه زیاد تر باشد رابطه ایمن تر و دلبستگی بیشتر می شود در چند سال گذشته اتاق مادر و بچه جدا بود اما امروزه با به دنیا آمدن بچه آن را در آغوش مادر قرار می دهند که این موجب بالا رفتن دلبستگی و علاقه می شود که در پی آن باید مادر و پدر توجه داشته باشند که لبخند زدن به کودک،برآورده کردن نیازهای جسمانی کودک،نیازهای هیجانی و عاطفی کودک  برای بیشتر کردن این رابطه ضروری است.

میکائیلی در ادامه اذعان داشت: دیگر مسئولیت والدین از سال دوم به بعد آشنا کردن بچه ها با کامروایی و اخلاق خوب  است و باید به گونه ای باشد که با یک لبخند و یا اخم فرزند متوجه درست و یا اشتباه بودن کار خود بشوند و با این پایه می توانند  فرزندان خود را به خوبی تربیت کنند البته کودکانی که روابط فامیلی زیادی دارند مانند رفت و آمدها در جامع پذیری آنها تاثیر مثبتی دارد اما کودکانی که در محیط کم جمعیت حضور دارند به دلیل عدم روابط اجتماعی یا محدود بودن آن از رابطه اجتماعی خوبی برخوردار نمی شوند و این روال برای کودک توجه انحصاری را در پی دارد به عنوان مثال اینگونه کودکان هنگامی که وارد مدرسه می شوند در میان 40 دانش آموز توجه به تمام دانش آموزان را نمی پذیرد و به مانند خانه انتظار توجه به خود را دارد و اینها همه به دلیل روابط کم می باشد.

این روانشناس در مورد عواملی که سبب می شود تا رفتارهای نابهنجار در نوجوانان به وجود آید گفت: موثرترین عامل پدر و مادر هستند که می توان به بی توجهی ، سهل انگاری یا بدرفتاری و اطلاع نداشتن از رفت و آمد فرزند با دوستان و نشناختن دوستان فرزند خود که اینها همه کودک آزاری هم محسوب می شوند و طبیعتا اینگونه بچه ها که به حال خود رها می شوند به سمت ناهنجاریها و بزهکاریها می روند. دیگر اینکه پدر و مادرهایی که دیکتاتور و بد رفتارند و اجازه استقلال به فرزند را نمی دهند و به نوعی تمام دربها را به روی او می بندند که این مسئله هم بچه ها را به سمت ناهنجاری ها سوق می دهد،اما در کل مشاکلی چون کمبودهای عاطفی و اقتصادی هم در این مسئله تاثیر گذارند.

این روانشناس در مورد میزان تاثیر خانواده در این نوع رفتارها گفت: البته هستند پدر و مادرانی که خودشان گرفتار ناهنجاریها می باشند که اینها همه برای بچه ها الگو محسوب می شود همچنین بی سوادی پدر و مادر،سن بالای پدر و مادر آسیب دیدن کودک حال از طریق تصادف، دعوا و غیره، جامعه هم تاثیر گذار است حتی تبلیغات هم تاثیر گذارند چرا که در تبلیغات انواع هتل ها، غذاها و تفریح گاه هایی هستند که برخی به آنها دسترسی ندارند و نمی توانند از طریق مشروع به آنها دست پیدا کنند و از آنها استفاده کنند در نتیجه تنها راهی را که انتخاب می کنند راه های نامشروع است.

وی در ادامه در مورد راهکارهای این موضوع خاطر نشان کرد: والدین باید برای فرزندان خود وقت بگذارند تا از این طریق با آنها رابطه صمیمی برقرار کنند تا فرزندان بتوانند حرف های خود را به راحتی بزنند چرا که فرهنگ شفاهی همیشه وجود داشته البته اگر به نصیحت تبدیل نشود زیرا آن هم جواب مثبت نمی دهد اما اگر همان رابطه صمیمی برقرار شود ما می توانیم خودمان اطلاعات درست به بچه ها بدهیم و از این لحاظ امنیت خاطر داریم با توجه به اینکه در اجتماع میان بچه ها انواع حرف ها زده می شود و چه بسا اطلاعات نادرست و گمراه کننده میان آنها عنوان شود و بچه ها در سنین نوجوانی با یک لبخند و محبت تحت تاثیر قرار می گیرند و همین امر باید سبب شود تا خودمان به بچه ها آموزش دهیم و با این کار می توانیم جذابیت های نادرست و بد را از بچه ها دور کنیم.

میکائیلی نوجوان ها را بی تجربه و آنها را برای تجربه هر خطری مستعد عنوان می کند و در این باره می گوید: نوجوانها چون تجربه چندانی از مسائل مختلف زندگی ندارند برای انجام کاری هراس ندارند و بلعکس بزرگسالان محتاط تر عمل می کنند همچنین این بی پروایی و هیجان برای نوجوانان بهای سنگینی به دنبال خواهد داشت، اگر از راهنمایی بزرگترهایشان به خوبی استفاده نگیرند.

وی افزود: نوجوان ها به دلیل  استقلال طلبی،خودبینی،هیجان خواهی و غرور علاقه مند به تجربه هر مسئله ای هستند که حتی این موضوع باعث گوشه گیری برخی از آنها هم می شود شما دیده اید امروزه نوجوانها حداقل 20 دقیقه برای هر وعده بیرون رفتن مقابل آینه می ایستند و اگر خود را نسبت به دیگران پایین تر ببیند حتی اعتماد به نفس خود را از دست می دهند ، با توجه به اینکه هر روز یک مد جدید می آید که به دنبال آن می توان به بحران هویت اشاره داشت که این ویژگیها همه می توانند نوجوان را به بزهکاری و ناهنجاری اجتماعی بکشاند.   

نیلوفر میکائیلی طلاق ، تضاد میان والدین و ازدواج مجدد را از دیگر فاکتورهای ناهنجاری میان نوجوانان عنوان کرد و در این رابطه گفت: یکی از دیگر فاکتورهای بزهکاری همین فروپاشی کانون خانواده هاست که حتی این دو با هم رابطه دارند برای مثال می توان به آمریکا اشاره داشت که از سال 1990 فروپاشی خانواده ها در آنجا عادی شده است و حتی به یک نوع رسم تبدیل شده و این اختلافات در خانواده ها مهمترین عامل ناهنجاریهای اجتماعی است.

این روانشناس تصریح کرد: علیرغم اینکه بچه های طلاق مشکلات فراوانی دارند اما بچه هایی که در خانواده خود طلاق، کمبود عاطفه و زد و خورد و ناسزا گویی را شاهد هستند بیشتر در معرض آسیب هستند و به جرات می توان گفت که زندگی در این خانواده ها بسیار سخت است و نوجوانی که با این مشکلات در روزهای اول ورود به اجتماع روبه رو شود بی شک عقده هایی در دل دارد که همان ها نوجوان را به راه های منحرف می کشاند و حاصل چنین خانواده هایی چنین فرزندانی است، همچنین ازدواج مجدد سبب می شود تا به سختی سازگاری میان نامادری و یا ناپدری به وجود آید و گاه سازگاری به وجود نمی آید ، همکاری بچه ها و خانواده کار آسانی نیست.

در پایان از نیلوفر میکائیلی خواستار شدیم تا برای رفع این معضلات راهکارهایی را عنوان کند که در این باره گفت: اگر قرار باشد راهکار بدهیم باید راهکار همه جانبه باشد چرا که اجرای آنها بسیار سخت است، اما مهمترین فاکتور فقر فرهنگی ،نوع تربیت پدر و مادر در خانه، رابطه میان زن و شوهر ، رابطه والدین با فرزندان و بلعکس و نوع رابطه فرزندان که متاسفانه اکثرا دیده شده که میان فرزندان عشق همراه با تنفر وجود داشته است، اما در کل مهمترین فاکتور برای رفع معضل ناهنجاری ها و ناسازگاری والدین و فرزندان جستجو کردن نیازهای دیگری است.

وی افزود : تبعیض دیگر عامل این ناهنجاری هاست و والدین باید میان فرزندان به گونه ای رفتار کنند که هرگاه از آنها پرسیده شد که پدر و مادرتان کدام را بیشتر دوست دارند آنها بگویند مرا، دیگر اینکه والدین مطابق روز آنها را آموزش دهند و از آیین گذشته استفاده نکنند. پدر و مادرها باید بپذیرند که جوانها باید جوانی کنند چرا که اگر تمام دربها را به روی آنها ببندند جوان عاص می شود و ما همیشه باید همراه و یار آنها باشیم و کمکشان کنیم.

نیلوفر میکائیلی خاطر نشان کرد: پدر و مادر باید صمیمی ترین دوست های فرزندان خود باشند اما به نوعی این صمیمیت باشد که حریم والدین و فرزندان حفظ شود، به آنها مسئولیت بدهیم و انتظار عواقب خوب و بد آن را داشته باشیم تا حد ممکن حق انتخاب را به خود فرزندان بدهیم از همه جهت هوای آنها را داشته باشیم و همیشه کنترل ملایم و قاطع را در دستور کار خود قرار دهیم.